عروسی دخترخاله‌ام تبدیل به عزا شد!

سجاد آقایی، هافبک جوان استقلال، عصر روز پنج‌شنبه ۲۹ آذر سال جاری در حالی که کم‌کم برای حضور در مراسم عروسی دخترخاله اش آماده می‌شد با شنیدن خبر فوت نابهنگام خاله اش شوکه شد. عصر دیروز در تماسی که با این بازیکن اراکی استقلال داشتیم درباره سانحه رانندگی و اتفاقات ۴۸ ساعت گذشته حرف زد. این ضایعه تلخ را به سجاد آقایی تسلیت گفته و برای شوهرخاله و دایی محترم این بازیکن آرزوی بهبودی عاجل داریم.
* سجاد! تسلیت برادر!
ممنونم. متأسفانه در یک سانحه رانندگی خاله بزرگم را از دست دادم.
* خدا به شما صبر بدهد! کجا این اتفاق رخ داد؟
اول جاده اراک. خاله‌ام ساکن کرج بود و وقتی می‌خواستند برای حضور در مراسم عروسی به اراک بیایند این اتفاق رخ می‌دهد.
* عروسی اقوام‌تان؟
بله! دختر یکی دیگر از خاله‌هایم بود!
* خدابیامرز خاله کوچکت بود؟
خیر! از همه بزرگتر بود.
* ماشین‌شان چه بود؟
یک پژو ۲۰۶!
* ایربگ نداشت؟
داشت و به همین خاطر پسرخاله‌ام که پشت فرمان بود زنده مانده است.
* پسر همان خدابیامرز؟
بله! وضعیت روحی اش به هم ریخته است و شوکه شده. مادرش را از دست داده و پدرش هم در شرایط بدی است.
* سرنشین دیگری هم در اتومبیل بوده؟
شوهرخاله و دایی‌ام که به‌شدت از ناحیه سر آسیب دیده و هر دو در بیمارستان هستند و زنده‌ماندنشان ۵۰-۵۰ است!
*‌ای بابا!
نه متأسفانه شدت تصادف زیاد بوده و از همه می‌خواهم برایشان دعا کنند تا ان‌شاءا... بیش از این داغدار نشویم.
* این اتفاق چه روزی رخ داد؟
پنج‌شنبه! حدود ساعت ۶ عصر! برای رفتن به عروسی عجله کردند.
* این اتفاق چطور رخ داد؟
ظاهراً با سرعت زیادی در حال حرکت بودند که پسرخاله‌ام از سمت راست سبقت می‌گیرد و در شانه خاکی با سرعت می‌راند و در یک لحظه بر اثر چرخش ماشین روی خاک، یک اتومبیل دیگر به شدت به پشت ماشین‌شان می‌کوبد و خاله‌ام که عقب نشسته بود جابه‌جا فوت می‌کند و بقیه هم به شدت آسیب می‌بینند.
* مراسم خاکسپاری کجا بود؟
دیروز (شنبه) در اراک این مراسم را برگزار کردیم.
* خودت چه زمانی از این ماجرا مطلع شدی؟
من آن روز در اراک سر تمرین خودم بودم و وقتی به خانه برگشتم یک‌مرتبه مادرم را دیدم که می‌گفت باید به بیمارستان برویم و بعد کم‌کم متوجه این اتفاق تلخ شدیم و در نهایت مراسم عروسی تبدیل به عزا شد.
* مراسم ترحیم را در شهر خودتان برگزار می‌کنید یا در کرج؟
نه! قرار است در اراک باشد.